از پیامبر(ص) روایت است که امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند. در کتب حدیث از طریق شیعه و اهل سنت روایت شده است: امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه و امت عیسی پس از وی به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند و پس از من امتم به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهد شد که تنها یک فرقه اهل نجات خواهد بود، چنانکه از فرقه های هر یک از دو امت موسی و عیسی نیز تنها یک فرقه اهل نجات بود.(جهت آگاهی از مصادر حدیث به کتاب: بحوث فی الملل و النحل، آیه الله جعفر سبحانی، ج1، ص21-24 و 38-39 رجوع شود. و شبیه این نگاه کنید: صحیح ترمذی، ج 4، ص 134؛ سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1321 و 362)
هم چنین از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»؛ من در میان شما دو چیز گرانبها و سنگین می گذارم اگر بدان ها تمسک جویید هرگز گمراه نمی شوید؛ کتاب الله و عترتم اهل بیت خودم و آن دو هرگز از هم جدایی ندارند تا بر من در سر حوض کوثر در آیند.
در حدیثی دیگر آمده است: إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ قَدْ عَهِدَ إِلَیَّ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ کَهَاتَیْنِ ـ وَ جَمَعَ بَیْنَ مُسَبِّحَتَیْهِ ـ وَ لَا أَقُولُ کَهَاتَیْنِ ـ وَ جَمَعَ بَیْنَ الْمُسَبِّحَةِ وَ الْوُسْطَى ـ فَتَسْبِقَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى فَتَمَسَّکُوا بِهِمَا لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَضِلُّوا وَ لَا تَقَدَّمُوهُمْ فَتَضِلُّوا؛ من همانا دو چیز در میان شما میگذارم که پس از من هرگز گمراه نشوید، مادامى که به آن دو چنگ زنید، کتاب خدا، و عترتم که اهل بیت و خاندان مناند؛ زیرا خداى لطیف و آگاه به من سفارش کرده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند، مانند این دو انگشت (که با هم برابرند) ـ و دو انگشت سبابه خود را به هم چسباند ـ و نمیگویم مانند این دو انگشت ـ و انگشت سبابه و وسطى را به هم چسباند ـ تا یکى بر دیگرى پیش باشد و جلو افتد. پس به هر دوى اینها چنگ زنید تا نلغزید و گمراه نشوید، و بر ایشان جلو نیفتید که گمراه میشوید.( همانند آن: سنن ترمذی، ج 5، ص 329؛ المعجم الکبیر، ج 3، ص 180)
از نظر اهل سنت این روایت متواتر است و در صواعق محرقه آمده است که حدیث تمسک از راه های متعدد و زیادی نقل شده است و بیست و چند نفری از صحابه نقل کرده اند.(صواعق محرقه، 124) البته در میان آنان یک روایت مخدوشی است که مالک بن انس در کتاب موطا به صورت مرفوع و مرسل نقل کرده که از نظر اهل سنت چنین روایتی اعتبار ندارد. او در این حدیث مرفوع به جای عبارت «عترتی» عبارت «سنتی » را آورده است.
حاکم نیشابورى در مستدرک، متن یاد شده را با اسناد زیر نقل کرده است: «اسماعیل بن أبى اُویس»، عن «ابى اویس» عن «ثور بن زید الدیلمى»، عن «عکرمه»، عن «ابن عباس» قال رسول الله: «یا ایها الناس انى قد ترکت فیکم، ان اعتصمتم به فلن تضلّوا ابدا کتاب الله و سنة نبیه!؛ ـ اى مردم من در میان شما دو چیز را ترک کردم، مادامى که به آن دو، چنگ زنید هرگز گمراه نمى شوید کتاب خدا و سنت پیامبر!»(حاکم، مستدرک، ج 1، ص 93 )
در میان راویان این متن، پدر و پسرى است که آفت سندند و آن دو اسماعیل بن ابى اویس و ابو اویس هستند، پدر و پسرى که نه تنها توثیق نشده اند، بلکه متهم به کذب و وضع و جعل هستند.
حاکم نیشابورى با سندى که خواهد آمد، از ابوهریره بطور مرفوع نقل مى کند: «انى قد ترکت فیکم شیئین لن تضلّوا بعدهما: کتاب الله و سنتى ولن یفترقا حتى یردا علىَّ الحوض»( حاکم، مستدرک، ج 1، ص 93 )
اهل سنت به اعتبار همین حدیث مرفوع خود را اهل سنت دانسته و نجات را در تمسک به کتاب الله و سنت پیامبر(ص) می دانند؛ اما اهل عترت یعنی شیعه بر اساس همین روایاتی که متواتر از اهل سنت و اهل عترت است، راه نجات را در تمسک به کتاب الله و عترت پیامبر(ص) می دانند که البته به طور طبیعی سنت پیامبر(ص) نیز جزو آن خواهد بود؛ یعنی هم از خود پیامبر(ص) و سنت وی استفاده می کنند و هم از عترت پیامبر(ص) و سنت عترت(ع) بهره می گیرند. این گونه است که بر اساس این روایات ما دو دسته خواهیم داشت: اهل عترت و اهل سنت. ما شیعیان خوشوقتیم که اهل عترت هستیم؛ چون که صد آمد نود هم پیش ما است.